۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

35- Maybe a reset button?

آدم نميفهمه بلخره اين چيزي که نيست چرا هنوز هست، يا شايد چيزي که نيست با چيزي که هست دو تا چيز متفاوتن... اني وي... خاستم بگم متشکرم از شهرداري تهران! که اينهمه اسم کوچه و خيابون و بن بست و کفاشي و کله پزي و ميوه فروشي و کتابفروشي و کافه و آبميوه گيري و ساندويچي و لوازم خونگي و لوله کشي و معاملات ملکي و خلاصه هر چي که فکرشو بکني "لاله"ست و تو اين خيابونا سر هر صد قدم بهم دهن کجي ميشه. حالا کلي پول خرج کردن و زحمت کشيدن و هر جا که فضاي سبز بوده لاله کاشتن!... هيچي، فقط نگاشون ميکنم...

پ.ن.: يه کم بنويس ديگه کون گشاد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر